عملیات کربلای ۵ بزرگی و عظمت رزمندگان را بیش از هر زمان دیگری عیان کرد. برای آنها که هنوز پی به بزرگمنشی رزمندگان نبرده بودند، کربلای ۵ فرصتی مغتنم برای شناخت بهتر این انسانها بود. مردان بزرگ در معرکههای بزرگ خود واقعیشان را نشان میدهند و کربلای ۵ میدانی بزرگ بود که عیار مردان را بهتر نشان میداد. سردار شهید غلامرضا کیانپور در کربلای ۵ نشان داد که یک رزمنده مکتبی تا چه حد میتواند مردانه بایستد و آبروی تاریخ شود.
شهید کیانپور در عملیات والفجر مقدماتی و کربلاییک حضور چشمگیری داشت و در والفجر ۲ بهسختی مجروح شد. بعد از عملیات بیتالمقدس، همراه جمعی از نیروها، عازم سوریه و لبنان شد و مدت چهار ماه در آنجا، به مقابله با رژیم غاصب صهیونیستی پرداخت.
شهید کیانپور از سال ۱۳۵۴ ورزش کشتی را شروع کرد و از کشتیگیران باسابقه و مطرح آن دوران بود که مدالهای بینالمللی زیادی را کسب کرد. ورزیدگی و هوش سرشار او باعث شد تا در آغاز جنگ به واحد حفاظت اطلاعات برود. در طول مدت حضورش در واحد اطلاعات- عملیات لشکر سیدالشهدا (ع) مایه دلگرمی همرزمان و خصوصاً فرماندهان بود و همه به انتخاب راهکارها و شناساییهای او ایمان داشتند. اتکا به خدا آمیخته جانش بود و در سختترین شرایط جنگ نیز احساس ضعف نمیکرد. در عملیات «مهران» که فقط یک شب برای شناسایی فرصت داشتند با توسل به حضرت فاطمه (س) به قلب دشمن زد و با شناسایی دقیق خود ضامن پیروزی عملیات گشت و نام راهکار عملیاتی را راهکار «فاطمه زهرا (س)» گذاشت.
کیانپور با وجود مسئولیتهای مهمی که در جبهه داشت علاقهای به بازگو کردن این سمتها نداشت. همسر شهید درباره تواضع و فروتنی همسرش میگوید: «او را خیلی کمتر در خانه میدیدم و دائم در جبههها بود، شاید هر چهار ماه، ۱۰ روز میتوانستیم او را ملاقات کنیم. هرگاه به او میگفتیم که چرا کم در خانه حضور داری؟ میگفت: مسئولیت من بسیار سنگین است. از او سؤال میکردم شما در جبهه چه مسئولیتی دارید؟ میگفت: من راننده آمبولانس هستم و به خاطر مجروحین خیلی به من احتیاج دارند. بعد از شهادت ایشان فهمیدیم که فرمانده عملیات بوده است. حتی مادر شهید نیز تا روز شهادت فرزندش نمیدانست او یکی از فرماندهان بنام دفاع مقدس است.» شهید غلامرضا کیانپور معتقد بود در عملیات شناسایی کمتر باید به وسایل و ابزارآلات تکیه نمود و بیشتر باید به خدا توکل کرد و به توانمندی و قابلیت فردی تکیه کرد. عملیات کربلای ۵ اوج نبوغ و استعداد نظامی شهید کیانپور بود. ذهن او پر از طرحهای ناب رزمی جهت عبور از موانع مستحکم عراقیها بود و رزمندگان با تکیه بر این طرحها دشمن را در این عملیات به زانو درآوردند.
شهید کیانپور در منطقه عملیات کربلای ۵ دست به ابتکار جالبی زد. یکی از نیروهای حاضر در عملیات درباره این ابتکار میگوید: «در عملیات کربلای ۵ فرماندهان عراقی دستور داشتند تا با شلیک مستقیم توپها و موشکهای سنگین مانع پیشروی رزمندگان اسلام شوند؛ در این نبرد چیزی به عنوان سلاح سبک وجود نداشت و ما کاملاً زمینگیر شده بودیم؛ در این شرایط شهید غلامرضا کیانپور طرحی ارائه داد که توانستیم سریعتر به منطقه تحت تسلط دشمن نفوذ کنیم. طرح شهید کیانپور اینگونه بود که از جانب پهلو به دشمن حمله کنیم چراکه سلاحهای دشمن فقط خطوط مستقیم را پوشش میدادند و نسبت به غرب منطقه درگیری دید کافی نداشتند و ما با استفاده از این غفلت توانستیم به داخل خطوط عراقی وارد شویم و سنگرهای نونی شکل را تصرف کنیم.»
عملیات کربلای ۵، مشهد غلامرضا شد. در تاریخ نوزدهم دی ماه ۶۵ شهید غلامرضا کیانپور در درگیری با دشمن در خاکریزها بهشدت مجروح شد و او را به عقب منتقل کردند، ولی تلاشهای پزشکان نتیجهای نداد و غلامرضا به آرزویی که سالها به دنبالش بود، رسید. یکی از رزمندگان حاضر در عملیات کربلای ۵ میگوید: شهید کیانپور با لبان تشنه و ذکر امام حسین (ع) به شهادت رسید. شهادت او تأثیر زیادی در روحیه رزمندگان گذاشت و آنان را به شدت متأثر کرد. زمانی که فرمانده لشکر سیدالشهدا (سردار علی فضلی) خبر شهادت شهید کیانپور را شنید گفت: «با شهادت غلامرضا کیانپور کمر لشکر شکست.»
درباره این سایت